انار پر پر شد و رفت . . .
هر مادری از همون لحظه که میفهمه هامله ست و یه
نی نی در راه داره براش آرزوهای زیادی میکنه
دوست داره پاره ی تنش سالم و بی عیب بدنیا بیاد
خوب شیر بخوره راه بره حرف بزنه اونو مامان صدا کنه
و بزرگ و بزرگتر بشه . . .
یه روزی واسه خودش کسی بشه
سربلند و سعادتمند بشه
حتی اگه قدر زحماته مادرش رو ندونه و البته پدرش رو هم
و حالا . . .
یکی از همون مادرا
پاره ی تنش جلوی چشاش پر پر شد و رفت
رفت به دیاری که بازگشتی توش نیست
انار رفت
رفت پیش فرشته ها . . .
هممون خیلی دعا کردیم براش شفا خواستیم اما
قسمتش رفتن شد
و یه مادر داغ دیده رو به جا گذاشت
خدایا بهش صبر بده چطور دووم آورد وقتی دختر کوچولوشو
زیر خاک میذاشتن . . .
و اون دیگه نمیتونه عزیزترینشو بغل بگیره
دیگه هیچوقت نمیتونه حتی صداشو بشنوه
ببوستش و بوی تنشو به سینه بکشه
خدا . . .
کمکش کن .صبرش بده
کجایی خدا . . .!
خیلی سخته غیر قابل تحمله
با دیدن پارسا دلم برای زهرا بیشتر کباب میشه
تسلیت میگم
غم آخرت باشه
خدا صبرتون بده
انار کوچولوی نازنین حتما الان پیش فرشته هایی
تو آسمون . . .
روحت همواره شاد عروسکم.
لالایی کن بخواب . . .آروم و تنها
خدا با توست به فکر مادرت نباش
لالا یی کن لالایی کن فرشته.