بازی
سلام عسلم
بس که این روزا سرم شلوغ بود نمیتونستم بیشتر برات
بنویسم و همینطور از دوستای عزیزمم شرمنده ام که
نتونستم بهشون سر بزنم
خب و اما امروز
امروز بعد از مدتها جایی مهمون نبودیم تا ساعت ده و نیم
گرفتم خوابیدم البته
شما همش غر میزدی بعد از صبونه کارامو انجام دادم
تو هم نشوندم و اسباب بازی هاتو جلوت
گذاشتم تا بازی کنیدیگه خودت میتونی
تنهایی و بدون کمک بشینی
وقتی بازی میکنی و متوجه نگاه من نیستی
تو دنیای خودت خیلی شادی
منم محو تماشای
تو میشم و برای شیرین کاریهات دلم ضعف میره
از امروز کته رو هم به لیست غذاهات اضافه
کردم دندونم که در بیاری دیگه میتونی همه
چیز بخوری .
چند روز بعد سه جا عروسی دعوتیم و منم مشغول
تدارک عروسیم لباس و آرایشگاه و خرید و اینجور چیزا...
دوستت دارم معنای زندگیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی