نفس مامان پارسا نفس مامان پارسا ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

پارسا تنها بهانه زندگی

عمو رفت

                                                               سلام عسلم عمو رفت همین چند لحظه پیش ! دلم گرفته واسه همون نتونستم بخوام اومدم اینجا که برات بنویسم  هوا خیلی سرد شده و چون الان نصف شبو میگذره و تو خواب هستی نتونستم برای بدرقه فرودگاه برم مامانی (من) که میشه عمه ی عم...
18 آبان 1390

مهمونی برای عمو

                                   سلام هستی مامان نازنینم مامانو ببخش که نمیتونه برات زود زود پست جدید بزاره سرم خیلی شلوغه شرمنده! یه خبر توپ عمو یه هفته دیگه پیش ما میمونه بلیطشو تمدید کرد.     چند روز پیش برای عمو مهمونی دادیم تو رو گذاشتم پیش مامانی و مشغول آشپزی شدم تقریبا مهمونمون زیاد بودو من کارم فراوون  . . . شبه خوبی بود بعد از شام عمو سورپرایزمون کرد و چون روز تولدت سوئد بود برات کیک و یه ماشی...
11 آبان 1390

عسلم

    سلام ناز گل مامان عزیز دلم برای رفتن عمو یه هفته بیشتر نمونده حتما بعد از رفتنش خیلی دلمون براش تنگ میشه سرم خیلی شلوغه بیشتر وقتا خونه نیستم و نمیتونم به دوست جونای گلم سر بزنم و شرمنده ام    تو هم پسر ناز من خیلی شلوغ شدی همش داد میزنی و رو اعصاب من رژه میری ولی با این همه شیرین کاریات حرف نداره بد جوری دل مامانو بردی ای بلا عاشقتم و با همه ی وجودم تو رو دوست دارم هیچکسی رو تا حالا اینقدر نخواستم عسلم عزیزترینم همه ی دنیا یه طرف تو یه طرف                 ...
2 آبان 1390

همسرم پدرم پسرم

           باز هم چند روز نبودم شرمنده آخه سرم خیلی شلوغ بود دو تا از مراسم ها رو گذروندیم و موند یکی دیگه خدا رو شکر که سرمون گرمه عروسی بود نه عزا هر دو بارشم تو رو گذاشتم پیش مادرم دستش درد نکنه اون از تو مراقبت کرد ببخش که تو رو همرام نبردم اینجوری هر دومون راحت بودیم چون تو از دیدن شلوغی به گریه میافتی و اگه با خودم میبردمت پدرمو در میاوردی                                 &nb...
2 آبان 1390

عشق ابدی مامان

                                           سلام پارسا جونم عشق من امید آینده ام همه ی هستی من نفس مامان میخوام از ته دل داد بزنم و بگم که عا شقانه دوستت دارم گاهی وقتا که خیلی اذیتم میکنی با خودم میگم شاید برای آوردن تو عجله کردم اما ثانیه ای طول نمیکشه پشیمون میشم و خدا رو شکر میکنم که تو رو به ما هدیه کرده چون تو با اومدنت به خونمون صفا دادی به زندگیمون هدف دادی تا تو نبودی خونمون نشاط حالا رو ن...
23 مهر 1390

ماجرای این روزا

  سلام قشنگم   عزیز دلم شبه سه شنبه بود که عمو رسید  روز قبلش هواپیما تاخیر داشت و نتونست بیاد همه ی فامیل به دیدنش اومدن خلاصه سرمون خیلی شلوغه مامانی هم از قم برگشت شکر خدا                                 ا برای سه شنبه ی این هفته هم عروسی دعوتیم عروسی پریسا ایشالا به سلامتی میرن سر خونه زندگیشون نفسم عزیزترینم قربونیه چشاتم مامانی خیلی دوستت دارم   ...
16 مهر 1390

عمو جواد داره میاد

سلام همه ی وجودم یه خبر خوب عمو جواد داره میاد هووووووووووووووووووررررررررررررررررررررررا                              بعد از چاهار سال دوری اون تو رو از نزدیک ندیده  تو هم برای اولین بار میری بغل عمو اونم عموی یکی یه دونه روز دوشنبه دور و برای دو سه ی بامداد از راه میرسه اگه بیدار باشی تو رو هم میبریم فرودگاه استقبالش ایشالا به سلامتی                &n...
9 مهر 1390

هنوز خوب نشدی

  سلام نفس مامان باز هم لاغر شدی این ویروس لعنتی دس بر دار نیست هنوز کامل خوب نشدی کسل و بی حوصله حاله بازی کردن با مامانو نداری منم دلم میگیره آخه تو با خنده ها و شیطنتت به خونمون صفا میدی و حالا تو بی رمق منم ساکت بابا هم که سفارشش زیاده صبح زود میره شب دیر وقت بر میگرده حتی بعضی وقتا چند روزی نتونسته تو رو ببینه چون خواب بودی عزیز دلم زودتر خوب شو و دوباره نشاط و شادی رو به خونمون بیار اوستا کریم نوکرتم خیلی دوستت دارم همه ی وجودم ...
7 مهر 1390